English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8253 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
military symbols U علایم قراردادی نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
legal assistance U علایم قراردادی نقشه
base symbol U علایم قراردادی مبنا
air signal U علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
civision U رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal U علایم مه
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
traffic sign U تابلو علایم
indication of masculinity U علایم رجولیت
indication signs U علایم راهنمایی
visual signal U علایم بصری
informative signs U علایم اخباری
identification markings U علایم شناسایی
load lines U علایم بارگیری
hazard signs U علایم خطر
morse code U علایم مورس
cipher text U علایم رمز
reflecting stud U علایم شبنما
plimsol mark U علایم بارگیری
control markings U علایم کنترل
qualifying symbols U علایم توصیفی
fiducial marks U علایم پوشاننده
draught marks U علایم ابخور
sleeve emblem U علایم سراستین
default U قراردادی
defaults U قراردادی
defaulting U قراردادی
defaulted U قراردادی
contracted U قراردادی
bespoke U قراردادی
bespoken U قراردادی
based on a contract U قراردادی
contractual U قراردادی
advice code U کد قراردادی
arbitrary U قراردادی
defoult U قراردادی
conventional U قراردادی
hazard signs U علایم امکان تولیدخطر
signal U علایم مخابراتی مخابرات
emblems U با علایم نشان دادن
emblem U با علایم نشان دادن
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
symbolic logic U زبان علایم یاعلامتی
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
ghost signals U علایم راداری سرگردان
contractual relationship U رابطه قراردادی
convention U ائین قراردادی
arbitrarily U بطور قراردادی
agreement water rate U نرخ قراردادی اب
agreed point U نقطه قراردادی
prosign U علامت قراردادی
convectional current U جریان قراردادی
contracted weaver U بافنده قراردادی
code U نشانه قراردادی
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
formal charge U بار قراردادی
unconventional U غیر قراردادی
conventional current U جریان قراردادی
contractual liability U مسئوولیت قراردادی
conventions U ائین قراردادی
arbitrary U دلبخواه قراردادی
descriptive name U شرح علایم روی نقشه
break up U مرز علایم مشخصه هدف
ghost signals U علایم راداری بدون منبع
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
grid ticks U علایم شبکه بندی نقشه
signal area U منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
break up U حد فاصل علایم مشخصه هدف
sign off U علایم ختم مخابرات یامکالمات
radar echo U علایم روی صفحه رادار
hit and miss <idiom> U ناخوشآیند ،غیر قراردادی
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
enter into an agreement U قراردادی را منعقد کردن
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
regulatory signs U علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
creation of contractual tie U انشاء ایجاد رابطه قراردادی
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
conventionality U مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
default font U فونت پیش فرض یا قراردادی
taxi squadder U بازیگر عضو گروه قراردادی
default setting U تنظیم پیش فرض یا قراردادی
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to enter into an agreement U پیمان یا قراردادی منعقد کردن
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
taxi U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxies U عضو گروه بازیگران قراردادی
taxiing U عضو گروه بازیگران قراردادی
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
taxied U عضو گروه بازیگران قراردادی
drift signal U علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
contacted U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacting U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contact U ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
signed route U جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
grid ticks U علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
conventionally U برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
pips U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
yellow dog contract U قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
deal U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
to off an agreement U قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
deals U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
to give somebody an ultimatum U به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
sanitize U حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
restraint of trade U قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
capitulation U تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
target echo U علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
to sign up U قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
soldier U نظامی
fort U دژ نظامی
service U نظامی
serviced U نظامی
martial U نظامی
mil U نظامی
soldiers U نظامی
military U نظامی
martin U نظامی
warlike U نظامی
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
landmark U دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks U دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
dressing parade U مشق نظامی
campound U کمپ نظامی
by military force U با نیروی نظامی
army attache U وابسته نظامی
army staff U ستاد نظامی
articles of war U قانون نظامی
attache U وابسته نظامی
court material U دادگاه نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
court martial U دادگاه نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
council ofwar U شورای نظامی
court martiall U شورای نظامی
councils of war U شورای نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
to attain a great age U به سن بالارسیدن [نظامی ]
prisidio U قلعه نظامی
Recent search history Forum search
2procuring activity
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com